«غزه هاشمی»
شهر غزه از کهنترین شهرهای جهان است که تاریخدانان قدمت آن را به حدود پنجهزار سال تخمین میزنند.
در این شهر که به «غزه الهاشم» نیز معروف است و حوالی آن، بناها و محوطههای تاریخی زیادی از دورههای مختلف وجود دارد که مجموع آنها، کرانهٔ غزه را تبدیل به موزهای از تمدنها کرده است.
اگرچه شهر غزه نیز به مرور زمان توسعه و گسترش پیدا کرده، ساختمانهای بلند در آن سر برآورده و محلات جدیدی شکل گرفته اما هنوز محلاتی تاریخی در این شهر نفس میکشند.
علاوه بر بناهای کهن و محوطههای باستانی، غزه هاشمی دو اتفاق مهم از تاریخ صدر اسلام نیز در دل خود دارد. مسجد «سید الهاشم» که مدفن جد پیامبر اسلام است در این شهر قرار دارد و همچنین غزه، زادگاه امام شافعی، یکی از ائمه مذاهب اربعه از مسلمانان اهل سنت است.
مسجد السید هاشم، غزه هاشم
در فاصلهای نه چندان دور از میدان اصلی شهر غزه، در محله «الدراج» از محلات شمالی بافت تاریخی شهر، منارههای بلند مسجدی بزرگ جلب توجه میکند که علیرغم آسیبهای زلزلهها و جنگها و حملاتی که شهر شاهد آن بوده همچنان پابرجاست.
مسجد سید الهاشم که امروزه حدود ۲۴۰۰ مترمربع مساحت دارد و از مهمترین مساجد و بناهای کهن فلسطین در قلب بافت تاریخی شهر غزه است.
راویان تاریخ غزه و سالمندانی که مشتاق اقامه نماز در این مسجدند، داستانهای زیادی از این مسجد دارند و به ارتباط نام او با خاندان پیامبر و اینکه نشان دهنده نقطه پیوند غزه باستان، دروازه شام و مکه، مهد اولیه اسلام است، افتخار میکنند.
محمّد رسول الله پسر عبدالله پسر عبدالمطّلب پسر هاشم پسر عبدمناف پسر قصی پسر کلاب پسر مره پسر کعب پسر لوی پسر غالب پسر فهر پسر مالک پسر نضر پسر کنانه پسر خزیمه پسر مدرکه پسر الیاس پسر…
مسجد «السید هاشم» در قلب تاریخی غزه، همچون پدربزرگ پیری آرام نشسته و گویی خاطراتی از تاریخ این شهر کهن ساحلی را پیش از خواب برای نوههایش تعریف میکند. جزئیات این قصهٔ قدیمی از زمانی آغاز میشود که اعراب شبه جزیره برای تجارت به غزه سفر میکردند، از جمله جد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، تاجری بزرگ بود به نام «هاشم بن عبد مناف».
عمروالعَلاء پسر عبدمَناف معروف به هاشم (۲۰۱ – ۱۲۶ پیش از هجرت) از بزرگان قبیلهٔ قریش و شهر مکه و نیای قبیلهٔ بنیهاشم بود، جد اعلای حضرت محمد رسولالله (ص) و از بزرگترین و بانفوذترین شخصیتهای قریش بود.
روایات تاریخی درباره هاشم گفتهاند که تاجری بسیار درستکار بوده که تجارت از پدرش عبدمناف به او ارث رسیده بود. جد پیامبر طبق نقشه راههای تجاری آن زمان در سفرهایش به شام، از شهر غزه عبور و در کاروانسراهای این شهر اطراق میکرده است.
همچنین در اقوال تاریخی آمده است بخاطر خصوصیات شایستهای که «هاشم» داشته لقب «سید» به او دادند، یعنی آقای عرب و لقب «سید» در اولاد او باقی ماند، و این سیادت از او به فرزندانش عبدالمطلب و عبدالله و اولادشان و بعدها به پیامبر خدا (ص) و علی بن ابیطالب (ع) و دودمان آنها رسید.
هاشم جد پیامبر اکرم (ص) که از تاجران بزرگ و برجستهٔ عرب بود، در سن ۲۵ سالگی بیمار و در سال ۶۳۷ م، پیش از ظهور اسلام طی یکی از سفرهای تجاری خود به شام در غزه درگذشت و همانجا دفن شد.
وجه تسمیه مسجد
در کتاب راهنمای «غزه بوابه الشام/ غزه، دروازه شام» که وزارت گردشگری و میراث فرهنگی فلسطین منتشر کرده توضیح داده شده، ریشه نام این مسجد برمیگردد به جد پیامبر(ص)، هاشم بن عبد مناف که گوشه شمال غربی مسجد مدفون است.
در همین کتاب، طبق منبعی دیگر از کتاب «إتحاف الأعزه فی تاریخ غزه» نوشتهٔ شیخ عثمان مصطفی الصباغ از راویان تاریخ غزه، نقل شده پیکر «سید هاشم» در غاری که در آن درگذشته و در حوالی همین مسجد فعلی و در محدودهٔ دیوارهای قدیمی شهر غزه قرار داشته، پایین پای پدرش «عبدمناف» دفن شده است.
به گفته الصباغ به نقل از ابن هشام:
عبد مناف هم در غزه درگذشته است.
الصباغ در ادامه گفته، لقب هاشم را به دلیل مقام بلندی که نزد قومش داشته به او دادند، هاشم از سالکان خداترس حمایت میکرده و قریش را به تکریم کاروانیانی که راهی مکه بودن و انجام کارهای نیک تشویق میکرده است.
مزار عبدمناف، ابتدا مقبره سادهای بوده که مردم بخاطر احترام زیاد و سید و درستکار بودنش یاد او را گرامی میداشتند، به تدریج ساکنان محلی، مردگان خود را در گورستانی کنار آن دفن کردهاند. پس از ظهور اسلام، مسجدی آنجا ساخته شد و گروهی از مسلمانان غزه شروع به دفن اموات خود در منطقه مجاور مسجد و در کنار قبر جد حضرت محمد صلی الله علیه و آله کردند.
در روایتهای قدیمی آمده است که وجه تسمیه غزه به «غزه هاشم» میان اعراب، به دلیل وجود قبر جد پیامبر، «سید هاشم» در این شهر است.
شاعر عرب دوره جاهلی «مطرود بن کعب الخزاعی» در قصیدهای دربارهٔ شهر غزه در رثای جد پیامبر، سروده است:
وهاشم فی ضریح وسط بلقعه
تسفی الریاح علیه عند غزّات (ویقصد غزه)
و هاشم در زیارتگاهی خلوت میان بلقعه آرمیده است
و بادها به هنگام هجوم بیگانگان بر او میوزند
(مقصود شاعر، شهر غزه است)